مترجم:یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمدرضا

گوش بدین

 

این جنگ بهمون نشون داد اشتباه بزرگی کردیم

 

گئوم سونگ و کانگ جیو رو از دست دادیم

این اشتباه شما نیست،بلکه با خاطر
سهل انگاری منه

...اعلیحضرت

 

ولی هنوز شهر میجونگ جیو دفاع قوی

 

تو سواحل جنوب غربی داریم

 

این شکست چیزهای زیادی رو بهم فهموند
اینکه چه چیزهایی مهم هستن

باید انچه رو که داریم حفظ کنیم
تا قلمروی جدید بسازیم

 

اعلیحضرت،من واقعا...

 

گفتنی ها رو گفتی
مردی نیست که اشتباه نکنه

 

ولی نباید اشتباه تو تکرار کنی

...اعلیحضرت

 

من از نخست وزیر معذرت میخوام

من احمق توصیه هاتون رو نادیده گرفتم

ژنرال،اعلیحضرت حرفا رو زدن

نباید تو گذشته زندگی کنیم
بلکه باید به اینده نگاه کرد

و گئوم سونگ رو پس بگیریم

 

بله،این شروع کاره
اعلیحضرت دستور دادن

باید گئوم سونگو پس بگیری
باید این کارو بکنی

 

حتما

 

به خونم قسم اونجا رو پس میگیرم

 

باید پایگاه های باقی مونده رو بررسی کنیم

باید کانگ جیو رو از شیلا پس بگیریم
و اونجا رو تقویت کنیم

قدرت نظامی گوریو اسیب پذیره

 

بله،باید این کار رو با دقت انجام بدیم

شهر امپراطوری باید اینجا در میجونگ جیو باشه

 

بله،اعلیحضرت فکر میکنم باید تو این مورد
بیشتر احتیاط کنیم

میتونیم ادامه بحث رو تو قصر انجام بدیم

ژنرال چیو درست حرف میزنه
من پیشنهاد میکنم به وانسان جیو برگردیم

بله،شما مدتی زیادیه که تو قصر نبودین

موافقم،باید بدون تاخیر به قصر برگردیم

 

خوبه،حرکت میکنیم

باید یک برنامه مناسب برای
این رسواییه به وجود امده بکشیم

ژنرال سادول

بله،اعلیحضرت

شما اینجا میمونی و نقشه مناسب

برای پس گرفتن گئوم سونگ
میکشی

 

بله،اعلیحضرت

 

من گئوم سونگو پس میگیرم و اونو به شما برمیگردونم

زندگی مو رو این شانسی که بهم دادین میزارم

 

کیون هوون مقابل گوریو تحقیر شد

هر چند سادول قول داد گئوم سونگو پس بگیره

ولی کوریو مدت زیادی اونجا رو تحت اختیار داشت

شش سال بعد،در سال 909
سادول تلاش کرد اونجا رو پس بگیره

ولی یک بار دیگه در برار وانگ گان تسلیم شد

بکجه با از دست دادن گئوم سونگ موقعیت مهمی
رو از دست داد

 

که همه چی رو تحت تاثیر قرار میداد

 

بنابراین کیون هوون با شکست به خونه برگشت

 

کیون هوون به واسان جیو برگشته؟

بله،ولی شنیدم سادول به عنوان فرماندار مونده

تا نقشه بکشه

انتظارشو داشتم که اون احتمالا از این شکست عصبانی باشه

کاری نمیتونه بکنه
همه چیز تغییر کرده

اینطور نیست،ما صبر سادول رو دیدیم

 

اون جنگ جوی فوق العاده ایه

بله،اون واقعا فوق العاده است

 

اگه خودتون رو جای دشمن بزارین
نمیتونین شکست رو قبول کنین

اگه دفاع رو جدی بگیریم اون نمیتونه بهمون حمله کنه

قلعه گئوم سونگ یک قلعه با مختصات طبیعیه
که مزایای زیادی داره

درسته،نمیشه بدون هیچ خطری به اونجا حمله کرد

گئوم سونگ دیگه مال ماست

اما ما باید همه چی رو پیش بینی کنیم
تا بتونیم اونو حفظ کنیم

درسته

در مورد با بانو دویونگ حرف زدیم ولی

 

چی اذیتتون میکنه؟

 

تو شرایط سختی هستم

 

فکر کنم بدونم چی به چیه

اون چیه؟

در مورد عشق عاشقی خوب میدونم

من میتونم کسی که عاشق شده رو تشخیص یدم

بانو دویونگ به برادر علاقه داره

 

چی؟

 

بانو دویونگ نه تنها زیباست
بلکه زن فوق العاده ای هم هست

همچنین اون باهوشه

 

نه فقط این،بلکه دل و جرات اش از ده تا مرد بیشتره

 

بله،تو جونگ جیو متوجه شدم

برادر،تردید دارین؟

شما نمیتونین همیشه تنها باشین

شانس خوبیه

درسته

 

باید جدی بهش فکر کنین

 

علاوه براین،میتونیم از حفظ گئوم سونگ
هم مطمئن بشیم

 

چی باعث شده پا پیش نذارین؟
از بانو دویونگ راضی نیستین؟

چی باعث پا پیش نذارین؟
از بانو دویونگ راضی نیستین؟

نه دلیل دیگه ای هست که تردید دارم
من خیلی نگرانم

برای حفظ گئوم سونگ
باید با یه زن ازدواج کنم

واسه همینه که میتونین با اون دختر
اینجا رو نگه دارین

 

زن گرفتن از روی هوس بی معنیه

گئوم سونگ تنها نگرانی منه

 

با دویونگ ازدواج کنین ،برادر

بله،برادر

 

ساده نیست

نباید خیلی پیچیده باشه

نه،وضعیت خیلی سختیه

 

چرا؟

 

هنوز بهتون نگفتم
ولی من قول ازدواج به یکی دادم

دختر ارباب یو بویونگ

 

کی این اتفاق افتاد؟

 

اتفاقیه که افتاده

 

بانوی دویونگ از این امر اگاه هستن
من ضرر میکنم

من امشب به ملاقات ارباب یو میرم

 

اگر دوباره ازم بخوان
نمیدونم چی بگم

 

شما کاری نمیتونین بکنین
اتفاقیه که افتاده

شاید بهتر باشه درباره این موضوع
با اعلیحضرت حرف بزنین

 

اعلیحضرت؟ولی این موضوع یک موضوع شخصیه

شما میتونین با هردوشون ازدواج کنین
و گئوم سونگ رو هم حفظ کنین

کسی نمیتونه با اعلیحضرت مخالفت کنه

 

ایده خیلی خوبیه
من پیامی به قصر میفرستم

اعلیحضرت به زودی از چول وون بر میگردن

اتفاق خیلی خوبیه،برادر

میتونی با یک تیر دو نشون بزنی

 

خوش امدید،ژنرال
ارباب اوه منتظر شما هستن

ممنون

 

لطفا بنوشین،ژنرال

لطفا به من ملحق بشین

بله،ژنرال

 

من از مهمان نوازی تون ممنونم

باید ازتون تشکر کنم که دعوت من رو قبول کردین

خواهش میکنم

افتخار بزرگیه

شنیدم با دختر من توافق کردین؟

ببخشید؟

من ازتون سپاسگزارم

...ولی

من به پدرم در مورد خودمون گفتم

که امشب بهمون جواب میدین

بانو دویونگ،من بهتون گفتم
که فعلا مشغول کار هستم

بهم گفته

ولی یک مرد میتونه تو موقعیت فعلی
دو یا حتی سه زن داشته باشه

من مخالف نیستم

 

...ولی

دخترم بهم گفته شوهر خودشو پیدا کرده

 

خواستگارهای زیادی رو رد کرده
قبل از اینکه شما رو ببینه

 

ما زندگی مونو به شما سپردیم
دختر من رو قبول کنین

بزرگان زیادی تو خانواده من هستن
که باید این موضوع رو تایید کنن

 

اعلیحضرت،برادر قسم خورده منه

اونها ارزو دارن شما ازدواج کنید

 

مطمئنم اونا موافقت میکنن

 

شاید در مورد نامزدی با بانو بویونگ نگران هستین؟

 

...نه،ولی

پس همه چی خوبه

 

به هر دو موضوع ساده نگاه کنین

 

راه بهتر از این برای حفظ اینجا وجود نداره

شما موافق نیستین،ژنرال؟

البته،ولی رابطه بین یک زن و یک مرد

بیشتر از مسائل سیاسی هستش

نیاز نیست که محبت کنین

من عاشق شما هستم
چه نیازی بهتر از این؟

دختر من عاشق شماست
اون رک حرفاش رو میزنه

 

باشه،من نامه ای به اعلیحضرت میفرستم و
ازش میخوام این موردو تایید کنه

 

اگه اعلیحضرت تایید کنه
من یک درخواست کوچک دارم

لطفا بگین

باید توافق کنیم که ببانو بویونگ بانوی دوم باشه

و اولین مراسم مال من باشه

 

من همیشه ازتون ممنونم
اگه این کارو بکنین

 

کاری سختی نیست،ژنرال

 

ما با هر نتیجه ای موافق هستیم

دختر من میتونه همسر دوم باشه

 

ولی میدونم باید قبل از ازدواج
باهم بوده باشین

 

میتونه بهتون ارامش عطا کنه

ما چیز زیادی نمیخوایم
اگه این مراسم اینجا برگزار بشه

...شاید
دارم از دست میرم

اولین ازدواج با بانو دویونگ
..اینجا تو گئوم سونگ؟

 

مراقب باشین

فشار بیارین

 

هی

بله

ارباب و خانم در مورد عروسی
خیلی نگران هستن

همه چی رو آماده کنین

 

البته،امروز کالاهای بیشتری از ژاپن و تانگ دریافت کردیم

ژنرال وانگ میخواد داماد ارباب یو بشه

 

سونگ آک و جونگ جیو با هم فامیل میشن

همین طوره

 

اعلیحضرت فردا به سونگ اک میرسن

 

ارباب وانگ . ما در مورد شما دو نفر

و عروسی تون حرف میزنیم

 

باید اعلیحضرت از این عروسی اگاه بشه؟

البته،این یه عروسی ملی حساب میشه

اعلیحضرت و ژنرال وانگ برادر قسم خورده هستن

اون خیلی خوشحال میشه

لازمه همچین عروسیه بزرگی بگیریم؟

تمام کشور باید از این عروسی با خبر بشه

که ژنرال وانگ افتخار گوریو شده
و شما همسرش هستین

 

اسم تو و جونگ جیو رو پر آوازه میکنه

فهمیدی بویونگ؟

بله،پدر

 

کیون هوون به وانسان جیو برگشته

چه طور میتونه بعد از اینکه از وانگ شکست خورد
این کارو بکنه

 

گان معجزه کرده

 

بله،ارباب

 

برادر وانگ استعداد زیاده داره که تونسته
همچین پیروزی ای بدست بیاره

بله،ارباب کمک های زیادی بهش کرده

و بقیه اشراف هم بهش کمک کردن

 

بله،ما مدیون شون هستیم

ولی ما مدیون ارباب اوه و فرماندار

گئوم سونگ هم هستیم

بله،کمک ها زیادی کردن که نباید
بدون پاداش باقی بمونه

یه چیز دیگه هم وجود داره
دختر ارباب اوه دویونگ

بله،شنیدم دختر فوق العاده ای هستش

همین طوره،اون سزاوار پاداشه

در کنار گان برای موفقیت این ماموریت تلاش کرده

 

مطمئنم که اعلیحضرت آگاه هستن

اونها پاداش خوبی میگیرن

 

خوش برگشتین،اعلیحضرت

 

نیازی نبود همچین استقبالی انجام بدین

وظیفه ما ست که بعد از این سفر طولانی
این کارو بکنیم

امیدوارم سفر خوبی بوده باشه

لذت بخش بود

به جای اینکه اینجا ایستادیم بریم داخل

شما نیاز نیست زحمت بکشین،ملکه

بریم

بله،اعلیحضرت

 

مشاور

بله،اعلیحضرت

این مرد؟

 

محقق پارک یو هستش

 

پارک یو هستم
اعلیحضرت

استاد پارک،دربارت شنیده بودم

شنیدم با آجی ته تعلیم میدید

همین طوره

 

من خیلی خوشحالم همچین ادم های
بزرگی کنارم هستن

بهترین کارو برای کشور انجام بده

تمام تلاشمو میکنم،اعلیحضرت

ممنونم
بریم

 

اشراف پیونگ یانگ دواطلبانه تسلیم شدن؟

بله،ده نفره شون این تصمیمو گرفتن

که این کارو براتون انجام بدن

اون منطقه بیشتر از دستور من بوده

ولی چه طور میتونم ردشون کن
وقتی تسلیم میشن

تسلیم؟حاکم خوبی دارن

 

از گئوم سونگ چه خبر؟

بله،این گزارشیه که به تازگی دریافت کردیم

این یکی

باید ببینمش

 

به نظر میرسه همه چی به خوبی پیش رفته

کیون هوون به واسان جیو برگشته
و سادول

تو میجونگ جیو مونده
تا گئوم سونگو زیر نظر بگیره

خیلی خوبه یعنی الان دیگه گئوم سونگ
مال ما شده؟

درست میگم،مشاور؟

همین طوره،اعلیحضرت

بزار ببینم ژنرال وانگ چی برامون نوشته

 

میگی این اخرین گزارش بوده؟

بله،اعلیحضرت
اتفاق بدی افتاده؟

باورنکردنیه،نمیتونم تصور کنم

 

غیر منتظره بود

چه خیریه،اعلیحضرت؟

 

ژنرال وانگ میخواد ازدواج کنه

ببخشید؟

 

باورنکردنیه

فکر میکردم اون هرگز ازدواج نکنه
ولی حالا میخواد دو تا زن بگیره

حیرت زده شدم،باورش سخته

قبل از این که به گئوم سونگ بره
قول ازدواج به دختر ارباب یو داده بود

ولی ارباب اوه واسه ازدواج دخترش تلاش کرده

اون ازم اجازه گرفته،نمیتونم رد کنم

برای حفظ گئوم سونگ لازمه

اعلیحضرت،من و مشاور درباره این موضوع حرف زدیم

 

هر دو به توافق رسیدیم که روابط خونی
خیلی تاثیر داره

میتونیم از وفاداریشون مطمئن بشیم

 

بله،تو این زمان نمیتونه بهتر از این باشه

بهش اجازه بدین،اعلیحضرت

 

البته،ازش خواهش میکنم که این کارم بکنه

 

ولی باورنکردنی نیست؟
فکر میکردم ژنرال وانگ

همیشه مجرد میمونه ولی الان میخواد
دو تا زن بگیره

 

درسته

خیانتی وجود نداره اگه خانواده باشیم

در واقع بهترین راه برای حفظ گئوم سونگ همینه

ژنرال یون بو،نامه ای بفرست و
موافقت منو اعلام کن

بله،اعلیحضرت

 

باید از کسانی که کمک کردن تقدیر کنم

باید به ارباب اوه و فرمانداری که تو گئوم سونگ هستن

پاداش بدم

 

بله،اعلیحضرت

بعدشم من از اسم گئوم سونگ خوشم نمیاد

منطقه ای با همین اسم نزدیک چول وون هستش

چرا اون شهرو ناجیو نامگذاری نکنیم؟

به معنی دولت اشغال شده برگرقته از شیلا

 

اسم معنی داریه،اعلیحضرت

بعد اسم استان های جدید اونجا رو
هم اسم ناجیو میکنیم

بله،اعلیحضرت

من اسم ناجیو رو

به ارباب اوه و فرمان دار میدم

 

باید اگاه شون کنیم

بله،اعلیحضرت

محقق پارک

 

بله،اعلیحضرت

من به خوبی از توانایی هاتون اگاه هستم و
ازتون میخوام به خوبی به مشاور کمک کنین

و شاهزاده ها رو تعلیم بدین

انها هنوز خیلی جوان هستند
ولی نیاز به راهنمایی دارن

اونها رو به خوبی اموزش بدین

بله،اعلیحضرت

 

باید به اتاق ملکه برم

بعدا بیشتر حرف میزنیم

 

سفر من به چول وون خیلی خوب بود

به زودی تو شورا تصمیم نهایی رو میگیریم

در مورد جا به جایی پایتخت حرف میزنین؟

داره روند آماده سازی رو طی میکنه

 

مردم رو هم در نظر بگیرین

به نفع مردم هم هست

 

خبر لذت بخشی رو شنیدم

برادر گان داره ازدواج میکنه

 

یکی نه اونم دو تا
شما تعجب نمیکنین؟

 

بله...همین طوره
چه طوری دوتا زن؟

واقعا حیرت انگیزه

 

فعلا اموزش دو قلو ها مهمه

اونها اولین سال تولدشون رو پشت سر گذاشتن

من شنیدم شما میخواین اونا رو
به جای جداگانه ای ببرین

اونها نیاز به اموزش دارن تا به جوانهای
شایسته ای تبدیل بشن

لطفا درک کنین

نه،اونها هنوز بچه هستن

لطفا اونها رو از مادرشون محروم نکنین

من دارم تلاش میکنم که بهشون اموزش بدم

 

من خانم بیوک وون رو فراموش نکردم

محل نگه داری پسرش رو کسی نمیدونست

 

اون موضوع چه ربطی به اون داره

من میترسم

از شما که تو این زمان سرد شدین میترسم

شاهزاده ها داخل قصر زندگی میکنن

اونها نظم و انضباط رو زیر نظر
یک معلم خوب یاد میگرن

 

نمیتونم این اجازه رو بدم

 

باید اجازه بدی
نمیتونی جلوی این کارو بگیری

این کار نیاز به فداکاری داره تا بتونیم اونا رو به رهبرهایی

که میتونن کشورو اداره کنن تبدیل کنیم

 

باید بچه هامو ازم دور کنین؟

...شما خیلی بی رحم هستین

 

شما در مورد زندگی مردم نمیدونین

مهم تر این باید بدونیم
بچه ها به چی نیاز دارن

به رهبر بد میتونه مرگ رو برای مردمش به ارمغان بیاره

نباید جلوی این کار رو بگیرید ،ملکه

 

...اعلیحضرت

 

مشاور،از خوش شانسیه که محقق بزرگی
به اسم پارک بو رو کنارتون دارین

اونی که به قصر امده

بله،اون مرد فوق العاده باهوشیه

اون با اجی ته با هم اموزش میدیدن

بله،ولی دیدگاه هاشون خیلی متفاوته

باعث خوش شناسیه

بله،قبل از اعلیحضرت با هم حرف زدیم

اون میتونه در مورد مسائل سیاسی زیادی
حرف بزنه

ولی دیگه نمیشه
اعلیحضرت خیلی تغییر کرده

بله،تو طول سفر به چول وون اجی ته
حرفای زیاید بهش میزد

اعلیحضرت همه حرفاشو قبول داره
من از این میترسم

منم همین طور

 

در مورد اتفاق های پیش رو حسی دارم

 

ما باید به ارومی خودمون رو دلخور نشون بدیم

 

منظورت تون رو نمیفهمم

من و شما با با کارهامون بهشون خدمت کردیم

افراد برای ساخت یک ملت خیلی مهمن

دوران موفقیت میگذرن

 

...مشاور

دارم میگم دیگه موقعشه که احتیاط کنیم

ولی هیچ چیزی نمیتونه وفاداری ما رو بشکنه

زندگی ما متعلق به علیاحضرته

ولی ما باید جلو این کار رو بگیریم
این ماموریت ماست

 

بله،مشاور

 

چرا به اینجا اومدی؟

میخواستم گوشه ای زندگی مو بکنم
ولی در مورد شما شنیدم

داری ملتو میرسونی
اومدم که خودم همه چیزو ببینم

نظرت در این باره چیه؟

شنیدم داری کشورو به بیراهه میکشونی

 

منظورت چیه؟

شما آدم خیال بافی هستین
حتی موقعی که جوان بودین

 

دوباره؟

رویات برای یک امپراطوری بزرگ غیر ممکنه

نکته ای که وجود داره راه عبور به شمال بسته شده

چون توسط کوه های بی شماری احاطه شده

خیلی خوبه

 

با این وجود شما اعلیحضرت رو برای این کار تحریک میکنین

رویای فوق العاده ای هست

ولی باعث کشتن مردم میشه
شما همه چیزو نابود میکنین

تو ضعیف هستی

پنجاه سال دارم تلاش میکنم و منتظرم

چرا میگی امپراطوری بزرگ غیر ممکنه؟

گوگوریو قدیم یک بار نیمی از دنیا رو گرفت

حتی اتحاد میان سه امپراطوری هم
جز تاریکی چیزی نداره

همین حالا هم یک مرد دانا به مردمش فکر میکنه

اگه شیلا کنار بکشه
مردم رنج میکشن

ظلم و ستم، گرسنگی، جنگ و بیماریه

میخواین با شلاق و شکنجه
این کارو انجام بدین

یک امپراطوری بزرگ؟

بدون دادن قربانی بدست نمیاد،میدونی که؟

اعلیحضرت خودشو مایتریا میبینه

برای اینه که تو داری این کارو میکنی

 

این فقط در مورد امپراطور نیست

در مورد منه،اجی ته توانا و پر قدرته

و همه چی رو تسخیر میکنه

 

میخوام اسمم تو تاریخ ثبت بشه

بنابراین تو امپراطورو فریب میدی؟

این نیست که بدون امپراطور نمیتونیم
دنیای جدیدی ایجاد کنیم

من همه چی رو خلق میکنم
اون از پشت تحت کنترل منه

این چیزی بوده که اموزش دیدیم مگه نه؟
این که دنیا رو به حرکت در بیاریم؟

شما نمیدونی چه کاری از یک مرد بر میاد؟

زندگی تو با پشیمانی میگذرونی

کسایی که از حد خودشون تجاوز میکنن
این بلا سرشون میاد

خواهید دید

من طبق دستورات یک امپراطوری بزرگ
ایجاد میکنم

و اسم من همیشه پابرجا میمونه

چرا تو این را به من ملحق نمیشی یو؟

 

تو دیوانه ای
یک نابغه دیوانه

توهمات تو نتایج خوبی به همراه نداره

تمام قدرتم رو میزارم که جلوت بگیرم

اینو به یاد داشته باش

 

این کارو میکنم

 

بیا نوشیدنی مون رو بخوریم

 

گوش بدین

بله،اعلیحضرت

ما امروز اینجا جمع شدیم
تا نتیجه رو اعلام کنیم

چیزی که مدت زیادیه دارم بهش فکر میکنم

ما گئوم سونگ رو گرفتیم
و اشراف پیونگ یانگ هم تسلیم شدن

همه این موارد تسلیم دولت شدن

حتی بیشتر،ارتش من بی وقفه در حال گسترشه

داریم تمام کشورو گسترش میدیم

وتش رسیده که قدرت خودمون رو گسترش بدیم

مانند پادشاهی قدیم گوگوریو
که یک بار این کار کرده بود

عنایت شما بی اندازه است

 

ما باید رویا هامون رو گسترش بدیم

واسه همینه که به چول وون سفر کردم

که تصمیمی بگیرم

 

من پایتخت رو به چول وون انتقال میدم

و من هرگونه مخالفت رو سرکوب میکنم

 

تصمیم گرفتم اسم پادشاهی رو هم تغییر بدم

اسم گوریو روح افراد قدیمی گوریو رو زنده میکنه

واسه همین تصمیم گرفتم اسم جدیدی بزارم
که معنای جدید بده

پس این پادشاهی از این به بعد ماجین شناخته میشه

 

اسم جدید کشور ما ماجین خواهد بود که جز مناطق منه

که دوران میوت نامیده میشه

مهربانی شما بی اندازه است

 

ماجین از یک کلمه مختصر به نام
ماها-جین دان گرفته شده

که در زمان بودایی اشاره به
امپراطوری بزرگ شرق داره

استفاده از واژه بودایی به راحتی قابل درکه

کی یک راهب بودایی و یک مایتریا به وجود اورده

گونگ یا کار پر خطری رو انجام میداد

 

افرادی که در قصر قدرت داشتند
ترس به دل انها گذاشت

گوگوریو قدیم تقریبا از بین رفته

 

و پادشاهی جدید بدون ریشه
شروع به رشد میکنه

مشاور یون بود نگرانی ها خودشون رو
در میان گذاشتن

با این حال،در سال 904
گونگ یی افراد ستم دیده رو دید

 

و شروع به انجام تصمیماتی گرفت

 

از قصد من اگاه شدین؟

بله،اعلیحضرت

ساخت و ساز رو سریع انجام بدین تا بتونیم
سال آینده نقل مکان کنیم

با سفری که با اجی ته به چول وون داشتم
پایتخت جدید مردم باید در چول وون

حضور داشته باشن

اعلیحضرت،منظورتون اینه که مردم
باید نقل مکان کنن

از چانگ جیو به چول وون؟

بله،انها شهروندان وفادار ما هستند

باید هزار خانوار به چول وون نقل مکان کنن

و تمام شهر باید در ساختن شهر کمک کنن

وزیر این کارو بدون تاخیر انجام بده

بله،اعلیحضرت

علاوه بر این،به تمام اشراف کشور دستور میدم

در این کار بزرگ حضور داشته باشن

کسایی که این کارو نمیکنن
مالیات بیشتری پرداخت میکنن

و به شدت مجازات خواهند شد

 

بله،اعلیحضرت

ساختار کنونی قصر باید اصلاح بشه

مشاور

بله،اعلیحضرت

تغییرات رسمیه و موقعیت های جدید رو
بعد از این جلسه

اعلام کنین

بله،اعلیحضرت

من میخوام خبر خوبی بهتون بدم

ژنرال وانگ به زودی ازدواج میکنه

 

با دختر ارباب اوه از گئوم سونگ

 

ولی همسر اولش دختر ارباب یو خواهد بود

وزیر مالی

 

تبریک میگم،ارباب یو

 

ممنونم،ولی

 

ولی من از ازدواج دیگه ای در گئوم سونگه
بی خبر بودم

من هم شگفت زده شدم

دلایل زیادی وجود داشته
بزار تو یک زمان دیگه درباره اش حرف بزنیم

نیروهای ما هدف های دیگه ای دنبال میکنن

وقتی که ژنرال وانگ برگرده
وزیر

یک پیشنهاد در رابطه با اون موضوه ارائه بده

 

بله،اعلیحضرت

امروز بک روز خیلی مهم برای کشور ماست

فرستاده ها رو به سراسر کشور بفرستین

و اسم جدید رو به همه اعلام کنین

بله،اعلیحضرت

 

اعلیحضرت پاسخ دادن؟
چه طور این قدر زود؟

اعلیحضرت سریع دستور صادر کردن

واسه همین زود برگشتیم

داری میگی جوابش مثبت بوده؟

 

تبریک میگم،ژنرال وانگ

 

فرصت خوبیه

مثل این میمونه دو پرنده رو با یک سنگ زده باشی
ژنرال وانگ

 

اه،خدای من

تبریک میگم

 

تبریک میگیم،ژنرال

 

مهم تر از این،اعلیحضرت اسم گئوم سونگ رو
به ناجیو تغییر دادن

 

گفتین ناجیو؟

 

بله،اون این نام خوب رو به شما دو نفر اعطا کرده

ایشون این موردو به ارباب اوه عطا کردن

و یک لقب جدید به نام ناجیو بهتون دادن

و فرماندار هم همین لقبو عطا کردن

لقبیه که امپراطور داده

نمیتونم با کلمات ازشون تشکر کنم

منم همین طور
این بزرگ ترین افتخار برای ماست

 

بسیاری از قبایل نام مشخص نداشتن

 

دریافت لقب جدید از امپراطور به معنای

موقعیت یک فرد تو جامعه هستش

 

افتخار بزرگی محسوب میشه

لقب جدید با توجه به سوابق که دارین و فرماندار
بهشون عطا شده

لقب جدید برای خدمات شایسته ای
که در گئوم سونگ انجام دادین بوده

این کار در سال 903 صورت گرفته

 

باعث افتخاره

 

بهم یک لقب حدید داده و اجازه ازدواج

دخترم با ژنرال وانگ داده
من خیلی خوشحالم

 

تبریک میگم

به نظر میرسه باید جشن عروسی بگیریم

بله،واقعا اتفاق بزرگیه

همین طوره

این دستور اعلیحضرت رو نمیتونم
نافرمانی کنم

از لطف اعلیحضرت بوده

من هم دستور اعلیحضرت رو رد نمیکنم

و از این دستور اطاعت میکنم

 

اعلیحضرت دستور داده سریع برگردین،ژنرال

باید سریع جشن رو برگزار کنیم

 

این کارو میکنم
تا فردا همه چی رو اماده میکنم

...نیازی نیست سریع این کار رو بکنین

ژنرال،دستور اعلیحضرته

شما بهم گفتین باید اعلیحضرت دستور
بدن پس باید مراسمو جلو بندازیم

 

اشتباه میکنم،ژنرال

مترجم:یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمدرضا
کانال ما:wanggun2000